مصاحبه اختصاصی رویداد اقتصادی با پوهشگر اقتصاد ایران؛

اقتصادشهری در گرداب کرونا

آمارهای رسمی نشان می‌دهند که بحران کرونا بیش از یک‌و‌نیم میلیون شغل را در اقتصاد ایران از بین برده است؛ و جایگزینی این مسئله‌ برای خانوارها به‌شدت سخت و تقریباً غیر‌ممکن است.

رویداد اقتصادی: هرچند که اقتصاد کلان کشور، طی چندماه گذشته، تحت تأثیر «کووید19» دچار آسیب شده اما تأثیر ویروس کرونا شاید به‌نسبت بسیار بیشتری بر اقتصاد خرد و شهری بوده است. چراکه اغلب کسب‌وکارها در کشور، در بستر شهرها و به‌ویژه کلانشهرها انجام می‌شود. رستوران‌داری، حمل‌ونقل، خدمات ورزشی و باشگاه‌های تفریحی، فعالیت‌های هنری و فرهنگی مثل تئاتر و سینما، هتل‌ها، گردشگری شهری، بنگاه‌های کوچک اقتصادی و... به‌شدت تحت تأثیر این شرایط بوده‌اند. کاهش تقاضا در این بخش‌ها درواقع کاهش درآمدهای شهری را به‌دنبال خواهد داشت. تاثیرات این بحران را بر اقتصاد شهری با اصغر بالسینی، دکترای اقتصاد بین‌‌الملل، مدرس دانشگاه و پژوهشگر اقتصاد ایران مورد بررسی اجمالی قرار دادیم که مشرح آن‌را در ادامه می‌خوانید:

 

کرونا در سطح اقتصاد خرد به‌ویژه در اقتصاد شهری چه تاثیراتی داشته است؟

بحران کرونا به‌دلیل آن‌که به‌طور مستقیم روابط بین افراد را در جامعه تحت تأثیر قرار داده و به‌طور مشخص در اجتماعات عمومی امکان گسترش دارد، به همین دلیل مجموعه فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی مردم را به شدت تحت تأثیر خودش قرار داده است. این بحران در حوزه‌های کلان و خرد دارای تبعات و آثار میان‌مدت و بلند‌مدتی است که شناسایی آن‌ها می‌تواند چشم‌انداز درستی از موضوع را به ما نشان بدهد.

 

کدام بخش‌های اقتصاد شهری بیشتر از بقیه، تحت تأثیر آثار منفی کرونا بوده‌اند و جبران آن به چه صورت خواهد بود؟

 در حوزه اقتصاد خرد، بحران کرونا در حوزه‌هایی که عرض می‌کنم بیشترین اثرگذاری را داشته است. اولین مساله این است که کاهش فعالیت‌های کسب‌و‌کارهای کوچک و اصناف در پی چنین بحرانی به‌شدت جلوه‌گر شده است. به معنای این‌که کسب‌و‌کارهای کوچکی که به‌صورت خرد در سطح جامعه یا به‌صورت اصناف و فعالیت‌های صنفی وجود دارند، تحت‌تاثیر این بحران قرار گرفتند و محدودیت ناشی از ارتباطات انسانی، لاجرم باعث شده که کسب‌و‌کارهای خرد به‌معنای کسب‌وکارهای متکی به اصناف از طریق تعطیلی فعالیت‌های صنفی، محدودیت فعالیت‌های صنفی و... به‌شدت تحت تأثیر قرار بگیرد و هر چقدر این فعالیت‌های صنفی در استانداردهای بهداشتی امکان و ریسک بالاتری داشته باشد، بیشتر تحت تأثیر قرار می‌گیرند. برای مثال صنعت رستوران‌داری یکی از اصنافی است که به‌دلیل محدودیت‌هایی که وجود دارد، بیشترین تأثیر را از این موضوع پذیرفته است.

برهم خوردن تعادل بودجه خانوار‌ها

 دومین اثر خرده بحران کرونا را وقتی که برای کسب و کاری امکان فعالیت وجود ندارد، می‌شود در کاهش درآمد خانوارها و اصطلاحا برهم خوردن تعادل بودجه خانوار‌ها مورد ارزیابی قرار بدهیم. اساس این کسب و کارها متّکی به درآمدهای فردی هستند و متکی به این است که فعالیت فیزیکی صورت بگیرد. خب هرچقدر این فعالیت فیزیکی محدودتر می‌شود کاهش درآمد خانوارها جدی‌تر می‌شود. این مسئله از این حیث قابل توجه است که در حال حاضر به دلیل بحران‌هایی به غیر از بحران کرونا، مدت‌هاست که تعادل بودجه‌ای در خانوارها به‌هم خورده و چنین بحرانی هم کاهش درآمد و برهم خوردن بودجه خانوار ها را تشدید کرده است.

کوچک‌شدن سفره‌ها و آسیب‌های بهداشتی

 سومین اثر که بحران کرونا در سطح خرد داشته است، مسئله کوچک‌شدن سفره مردم به دلیل کاهش درآمد خانوارهاست به این معنا که به دلیل فقدان درآمد پایدار و مستمر، سفره مصرفی مردم خصوصاً در اقلامی که در آن‌ها به‌طور سنتی هم دچار مشکل بودیم در این زمینه کوچک‌تر شده است. به‌عنوان مثال آمارها نشان می‌دهند کاهش ۳۰ درصدی مصرف لبنیات را داشته‌ایم. همین الآن هم مصرف لبنیات در خانوارهای ما زیر استانداردهای مصرفی دنیاست؛ بنابراین چنین مسئله‌ای، یعنی کوچک‌شدن سفره مردم، در بلند‌مدت می‌تواند آثار بهداشتی و سلامتی داشته باشد و آسیب‌پذیری مردم را هم در مقابله با بحران کرونا هم در مقابل سایر مسائل بهداشتی افزایش دهد.

افزایش هزینه‌های سلامت در سبد مصرفی خانوارها

 چهارمین اثر خرد بحران کرونا را می‌توانیم افزایش هزینه‌های سلامت و بهداشت خانواده‌ها بدانیم. واقعیت این است که خانواده‌ها بر اساس سبد مصرفی که دارند، درآمدهای خودشان را به اقلام مختلفی تخصیص می‌دهند. پس از شیوع کرونا، برخی از اقلام مصرفی که هیچ‌گاه در سبد مصرفی خانوارها نبوده است؛ ماسک یا برخی از مواد، مثل مواد شوینده، بهداشتی و ضدعفونی‌کننده کمتر استفاده می‌شد اما این‌ها الآن در سبد مصرفی خانوارها وجود دارند و سهم قابل توجهی را خصوصاً در گروه‌های درآمدی که درآمد ثابتی دارند به خود اختصاص می‌دهد. ضمن اینکه اگر خانواری یا بخشی از خانوار به لحاظ آسیب‌پذیری، دچار بحران کرونا شود، هزینه‌های درمان هم افزایش پیدا می‌کند. پس مساله چهارم، افزایش هزینه‌های سلامت در سبد مصرفی خانوارهاست.

افزایش هزینه‌های خرید و اجاره آپارتمان

پنجمین اثر خردِ کرونا، مربوط به افزایش هزینه‌های خرید و اجاره آپارتمان است. واقعیت اینست که به‌دلیل شرایطی که در پی این بحران در مورد اجاره‌خانه‌ها اتفاق افتاده است و به رغم تمهیدات دولت، مبنی بر گذاشتن سقف مشخص در این ارتباط، اما باز هم هزینه‌ها در این مساله افزایش داشته است. افزایش این به معنای این است که در سبد مشخص و ثابتی از درآمدهای خانوارها، لاجرم خانوار‌ها باید دست به انتخاب بزنند و بخشی از موارد مصرفی خود را کم کنند تا مسئله‌ای مثل اجاره را در نظر بگیرند. در بهترین حالت هزینه اجاره در خانوارهای شهری ما، برای خانواده‌هایی که مسکن ملکی ندارند و اجاره‌نشین هستند، حدود یک‌سوم درآمدهای خانوارها را می‌بلعد و هر چقدر این افزایش پیدا می‌کند و خانواده‌ها دچار گرفتاری‌های بیشتری می‌شوند.

بحران کرونا و درگیرشدن مشاغل خدماتی

 ششمین اثر اقتصاد خردیِ بحران کرونا را می‌توانیم، درگیر‌شدنِ مستقیمِ مشاغل خدماتی در اقتصاد در نظر بگیریم. عرض کردم که خانوارها دارای فعالیت‌های صنفی هم هستند؛ مثلاً در جامعه، بیش از دو میلیون واحد صنفی وجود دارند که درآمدهایی را برای بخش قابل توجهی از جامعه ایجاد می‌کنند. این نکته را هم در نظر بگیریم که بخشی مثل بخش خدمات در اقتصاد ایران، سهمی حدود ۴۹ درصدی دارد و این بخش خدمات، بیشترین اثرپذیری را در کنار سایر بخش‌ها از بحران کرونا داشته است و به همین دلیل در این سطح هم خیلی از مشاغل خدماتی الآن دچار مشکلات جدی هستند.

کرونا بیش از یک‌و‌نیم میلیون شغل را در اقتصاد ایران از بین برده است

 هفتمین اثر اقتصاد خردی بحران کرونا از دست‌دادن مشاغل خانواده‌ها و از دست‌دادن فرصت‌های شغلی برای کسانیست که برای خانوارها درآمدزایی دارند.

 آمارهای رسمی نشان می‌دهند که بحران کرونا بیش از یک‌و‌نیم میلیون شغل را در اقتصاد ایران از بین برده است؛ و جایگزینی چنین مسئله‌ای برای خانوارها به‌شدت سخت و تقریباً غیر‌ممکن است. مواردی که به آن‌ها اشاره کردم، بیشترین حوزه‌هایی است که تحت تأثیر بحران کرونا قرار گرفتند.

 

تأثیر این شرایط بر مخارج و درآمدهای مدیریت شهری چگونه بوده است و نقش مدیریت شهری در رونق دوباره اقتصاد شهری را چطور ارزیابی می‌کنید؟

 همه‌ی این مشاغل و خدمات صنفی که عرض کردم در سطح اقتصاد شهری، خودشان را نمایان می‌کنند. وقتی که بحران به‌صورت جدی گسترش پیدا می‌کند و مردم امکان حضور و خرید و تبادلات اقتصادی را ندارند، لاجرم چرخ اقتصاد شهری هم به‌سختی می‌چرخد. خب اثر چنین بحرانی در سطح مدیریت شهری چگونه است؟ اولا کاهش درآمدهای شهرها و کلان‌شهرهایی مثل تهران کاملا متصوّر است. وقتی که فعالیتی وجود نداشته باشد، فعالیت صنفی کاهش پیدا کند و لاجرم درآمدها و تمام آنچه که می‌توان از فعالیت‌های آنها، متوجه اقتصاد شهری شود، به چالش جدی مبدّل می‌گردد. از سوی دیگر، مخارج بهداشتی‌کردن سطح شهرها، هزینه‌های مربوط به ارائه خدمات بهداشتیِ بیشتر، برای جلوگیری از بحران‌های احتمالی بهداشتی و همه اینها بر بودجه اقتصاد شهری، فشارهای قابل توجهی را وارد می‌کند. در چنین شرایطی است که کاهش درآمدهای پایدار مدیریت شهری و اتکا به منابع غیر پایدار، قطعاً در شرایط کرونا و پس از آن افزایش پیدا خواهد کرد. این مساله باعث بر‌هم خوردن تعادل شهرها هم می‌شود. در این خصوص آنچه که می‌تواند گره‌گشا باشد این است که مدیریت شهری باید به‌دنبال منابع درآمدی و استفاده از تمام آنچه که به‌عنوان کمک‌های دولت‌ها برای مدیریت پس از بحران کرونا می‌شود، باشد.

 

با توجه به افزایش قیمت ارز و طلا و نیز آثار منفی که کرونا بر اقتصاد خرد و شهری گذاشته است، بسیاری از مردم برای محافظت از پس‌انداز خود به سرمایه‌گذاری در بورس رو آورده‌اند. آیا در دوران پساکرونا، قرار است که بازار بورس، بخشی از اقتصاد شهری تلقی شود؟

 مساله بورس بسیار قابل توجه است. آمارهای رسمی نشان می‌دهد که در حال حاضر حدود ۱۵ میلیون شخص حقیقی در اقتصاد ایران دارای کد فعالیت بورسی هستند که اگر بعد خانوار را چهار نفر در نظر بگیرید، یعنی حدود ۶۰ میلیون نفر از اقشار مختلف جامعه درگیر مستقیم مسئله بورس هستند. در شرایطی که اقتصاد ایران این روزها شاهد افزایش جدی شاخص بورس است، لاجرم خانوارها هم درگیری مستقیمِ بیشتری با مسئله بورس دارند و این مسئله واجد آثار مثبت و منفی است. آثار مثبت این است که می‌تواند منابع درآمدی را برای خانواده‌ها داشته باشد؛ البته منابع درآمدی غیرپایدار؛ یعنی این‌که خانوارها نمی‌تواند روی این مساله حساب کنند که قطعاً وقتی وارد فعالیت‌های بورسی می‌شوند، می‌توانند درآمدهای پایداری را کسب کنند. از حیث درآمدها، بنابراین می‌تواند برای خانوارها واجد آثار مثبتی باشد. در مقابل آثار منفی احتمالی را هم خواهد داشت. وقتی که شاخص بورس در اقتصاد ایران به طرز اعجاب‌انگیزی فراتر از آنچه که باید باشد، می‌شود لاجرم احتمال این‌که دچار مشکل بشویم نیز وجود دارد. خیلی از پیش‌بینی‌ها این را نشان می‌دهد، اگر فعالیت‌های بازار بورس ما مبتنی بر واقعیت‌های آنچه که در شرکت‌ها وجود دارد، شکل نگیرد در بلندمدت نمی‌توان انتظار داشت که با ضرب و زور حمایت‌های دولتی این شاخص در سطح بالا قرار بگیرد. منطق اقتصادی وجود دارد که می‌گوید اگر بازدهی فعالیت‌های بازار بورس در سطح کلان، بالاتر از میانگین بازدهی مجموعه شرکت‌های فعال در حوزه بورسی باشد، از این سطح به بالاتر، اگر کسی درآمدی را از بورس کسب می‌کند در مقابل، قطعاً کسی بازنده است؛ یعنی «بازی با جمع صفر» اتفاق می‌افتد. این نگران کننده است و اگر دچار چالش شود، می‌تواند اقتصاد خانوارها را به شدت تحت تأثیر خودش قرار دهد؛ اما واقعیت این است که بورس در حال حاضر به‌عنوان یکی از اِلِمان‌های زندگی، خصوصا در کلان‌شهرها وجود دارد و اگر در این زمینه مدیریت جدّی صورت نگیرد، احتمال این‌که آسیب‌پذیری خانوارها را افزایش بدهد، وجود دارد.

خبرنگار: سودابه زیارتی

 

نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !

ارسال دیدگاه
جدیدcaptcha